در این مطلب رمان عشق ممنوعه استاد را آماده کردیم.برای دانلود رمان عشق ممنوعه استاد در ادامه پست همراه ما باشید.
یعنی چی این حرفش ؟؟ وارفته نگاش کردم و با ترس لب زدم:
_پس من چطوری فردا کنفرانس بدم وقتی کتابی ندارم که بخونم ؟؟
با تعجب نگام کرد و سوالی پرسید :
_روز اول دانشگاه ازت خواسته جلسه بعد کنفرانس بدی؟!
اهووومی زیرلب زمزمه کردم و به ناچار تموم ماجراهای امروز رو براش تعریف کردم ، مریم با ناباوری و شک زده خیره دهنم بود کم کم قهقه اش بالا گرفت و شروع کرد به خندیدن
درحالیکه با دستش من رو نشون میداد با تعجب مدام میپرسید :
_واقعا تو اینکارا رو کردی !!
دست به سینه ابرویی بالا انداختم و با غرور گفتم:
_آره... مخصوصا اونجاش که حال اون پسره پروعه رو گرفتم خیلی حال کردم!
صاف ایستاد و همونطوری که سعی میکرد جلوی خندیدنش رو بگیره چپ چپ نگام کرد و گفت :
_شانس آوردی کارت به کمیته انظباطی نکشیده !!
_یعنی چی ؟؟
کلافه نگام کرد و عصبی گفت :
_خاک تو سرت...یعنی نمیدونستی جریان چیه و از این جکی جان بازی ها در آوردی؟ میندازنت بیرون از دانشگاه خره
با ترس زیر لب زمزمه کردم : _ نه
با خنده دستی به شونه ام زد و گفت :
_بلــــــه !!
این همه سختی نکشیده بودم حالا که به جایی که میخواستم برسم بعد به این زودی از دستش بدم و نقشه هام بهم بخوره ، گلوم با سرفه ای صاف کردم و سوالی پرسیدم:
_حالا اینا رو بیخیال... بگو چیکار این کتاب کنم !!
زیرچشمی نگام کرد و انگار داره فکر میکنه گفت :
_درسته کتابه جدیدا گیر نمیاد ولی... کسایی هستن که اون رو قبلا خریده باشن باید ببینیم کیا دارنش !؟
سرمو آروم تکون دادم و مٵیوسانه گفتم:
_ولی مشکل اینجاس ، من با هیچ کدوم از بچه ها آشنایی ندارم !
نفسش رو کلافه بیرون فرستاد یکدفعه انگار چیزی کشف کرده باشه با خوشحالی گفت :
_چون کتابت از درسای عمومیه و منم همین درس رو دارم ، بنظرم دوستام کتابش رو از ترمای قبل داشته باشن
https://linktr.ee/xfiubx
https://www.kiva.org/lender/suwia2081
http://www.wikidot.com/user:info/soheilnew
https://www.viki.com/users/buntak_info_295/about
https://www.racked.com/users/%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%A8%D9%88%D9%86%D8%AA%DA%A9
https://dev.to/buntak_com
https://ello.co/sdgg
برچسب : نویسنده : kavoosifar kelasshashtom بازدید : 1137